تکلیف سرمایه گذاران در وضعیت بلاتکلیفی بازار!

راهنمایی سرمایه گذاری مسکن در بازار ملک شب عید

بازار ملک و املاک نیز مانند تمام بازارها همیشه بر یک منوال نیست و فراز و فرودهای بسیار دارد. صدالبته که این فراز و فرودها به خیلی از عوامل داخلی و خارجی نیز بستگی دارد. برنده کسی است که بداند در یک دریای متلاطم چگونه موج سواری کند، البته پس از اینکه تشخیص داد اصلا زمان به آب زدن هست یا خیر! تکلیف عوام روشن است.

گران که شد هجوم می آورند برای خرید و ارزان که شد می فروشند که روی دستشان نماند. اما کسی که واقعا قصد سرمایه گذاری علمی و نوین در بازار املاک دارد چیست؟ آنهم در وضعیت بلاتکلیفی بازار.

در این وضعیت مشخص نیست که بالا می رود یا پایین می آید. اگر قصد حدس زدن و شرط بندی دارید باید بگویم از همین الان بازنده اید چرا که بازار ایران آنقدر غافلگیری رو کرده است که به واقع و صد درصد نتوان بدون در دست داشتن نبض آن، تشخیص داد که در چه حال است. بنابراین تنها روشی که باقی می ماند و تابحال جواب داده تحلیل بازار است. تحلیل بازار و اتفاقاتی که مستقیم و غیرمستقیم در بازار املاک تاثیر گذاشته و آن را دستخوش تحولاتی کرده است که برخی سودهای خوبی نصیبشان شده است و بسیاری نیز همان اندک سرمایه ای که داشتند را از کف داده اند.

در این مطلب در پی اثبات این نکته هستم که پولی را که آن "بسیار" از دست می دهند در جیب آن "برخی" که سود می کنند نمی رود... البته که می رود اما نه به صورت مستقیم و آگاهانه. به این معنی که آن "برخی" هایی که سودهای ریز و درشتی نصیب شان می شود قصد خالی کردن جیب آن "بسیار"ی را ندارد، آن "برخی" ها، تنها تحلیل هایشان درست و منطقی بوده است و باور کنید و باز هم باور کنید هیچ ربطی هم به خوش شانسی و بدشانسی ندارد.

افراد موفق همیشه چند قدم جلوتر از بقیه هستند. اینکه در بازار املاک چگونه می توان از بقیه جلوتر ایستاد بسیار ساده است؛ پیش خرید! با پیش خرید ملک به قصد سرمایه گذاری، شما قدم به شهری می گذارید که هنوز ساخته نشده است. با یک پیش خرید آگاهانه و مناسب شما به نقشه گنج دست یافته اید. در آن نقشه، خیابان ها و برج و باروهایی را می بینید که هنوز ساخته نشده اند و در مرحله ی طرح هایی هستند که سازندگانی بناست آن خانه ها را بسازند.

با پیش خرید شما ذهن سازندگان آن خانه ها را می خوانید و بابت آن طرح ها پول می پردازید. پولی که با کنده شدن پی آن خانه در زمینش کاشته شده و با گذشت زمان رشد می کند. بارور می شود و هر دانه اش تبدیل به خوشه می شود. زمانی که بازار ملک راکد است پیش خرید کنید. با اندک سرمایه ای وارد پروژه ای مناسب شوید و قطره قطره آن را پرورش دهید تا بارور شود و تبدیل به یک واحد مسکونی نوساز شود. بازار که شلوغ شد طمع نکنید، به نیت اینکه شاید بالاتر برود موقعیت ها را از دست ندهید. میزان پول و زمانی که صرف آن واحد کرده اید را حساب کنید و با سود معقولی آن را بفروشید.

مطمئن باشید در بازار شلوغ قیمت ها قرار نیست تا ابد رو به بالا باشد. یک جایی بالاخره کله می کند و زمین می خورد. اجازه ندهید حسرت خور تشخیص اشتباه تان شوید. بازار که در اوج بود و خریدارها که سراغ تان آمدند سرحوصله معامله کنید و میوه درخت تان را بچینید. بازار که از تب و تاب افتاد دوباره وقت دانه کاشتن است. خلاف جریان آب شنا کنید. وقتی همه خریدار شدند شما باید برای فروختن ملک داشته باشید و بفروشید. برعکس که شد و همه از پایین آمدن قیمت ها و راکد ماندن بازار خسته شدند و فروشنده شدند، شما بخرید. پس از مدتی خواهید دید که کار زمین آدم را از زمین بلند می کند یعنی چه.

هیچ چیز برای بازار بدتر از بلاتکلیفی و سردرگمی سرمایه گذارانش نیست. در این وضعیت برخی از سیاستگذاران کلان با به راه انداختن موج های مصنوعی در بازار سعی در دادن شوک و رونق مقطعی آن دارند. مثلا وقتی شما به عنوان مشاور املاک ظرف مدت 10 روز از 4 نفر متفاوت تماس و درخواست خرید 200 واحد یکجا را داشتید، می توانید مطمئن شوید که این تماس ها ادامه ی همان موجی است که جهت ترغیب سرمایه گذاران و خریداران به راه انداخته اند تا این طور نشان دهند که بازار راه افتاده است، بنابراین بازار در وضعیت بلاتکلیفی بسر می برد. در اینگونه مواقع باید دید بازارهای دیگر در چه وضعی بسر می برند. اگر گزینه بهتری برای سرمایه گذاری نباشد، داشتن یک یا دو واحد در یک پروژه مطمئن هیچ ضرری برای سرمایه ما ندارد. در پایان ذکر این نکته ضروری است که زندگی و لحظه لحظه هایش با ارزش تر از آن است که شیرینی اش را به هر دلیلی به تلخی بکشیم. بنابراین به یاد داشته باشیم که سرمایه گذاری و سود و ضرر و پول و ... به شرطی معنا می یابند که قبل از آن ... زندگی کنیم و از هر لحظه آن لذت ببریم.