تحلیل بازار کنونی مسکن
هیچ کس فکرش را نمی کرد! هیچ کس فکرش را هم نمی کرد اوضاع اقتصادی کشور اینگونه شود؟؟؟ به جز عده ی بسیار قلیلی که همیشه ته صف نانوایی هستند و هنوز تنور روشن نشده نان داغ دورو خشخاش روی میز صبحانه شان است بقیه اصلا نمی دانستند به نمایش بزرگی دعوت که نه وارد شده اند و با استفاده از شناخت بسیار خوبی که رقیب از هوش هیجانی تیم ما داشت توانست به راحتی رل مورد نظر را از بازیگرانی که ما باشیم بگیرد. یک لحظه تصور کنید...
با چه سناریوی جز این که اجرا شد و البته همچنان در حال اجراست ممکن بود این حجم از نقدینگی تیم ما وارد جیب تیم رقیب شود؟ موضوع بسیار ساده است... تمامی انسان های روی زمین در پی منافع بیشتر و بیشتر و بیشتر و بیشتر هستند. پس لطفا اگر خانه ای که داخلش زندگی می کردی را فروخته ای و دلار 18 هزار تومانی خریده ای به امید منافع بیشتر و سناریو طبق انتظارت پیش نرفته است و به جای منافع کلی هم ضرر کردی ژست مظلومانه گرفتن موقوف!
و اما اوضاع ملک و مسکن... از شما چه پنهان حال ما خوب است اما... شما باور نکنید. اگر کسی به شما گفت بازار مسکن خیلی خوب است شبیه این است که من به شما بگویم مثلا دقیقا جلوی درب ورودی شهرداری منطقه 5 ناحیه 1 منطقه گل خیزی است و کلی کاشت و داشت و برداشت در آنجا انجام می شود! عزیزانم... بازار مسکن شلوغ است به همان دلیلی که بازار دلار شلوغ بود. مردم وقتی می بینند نقدینگی شان مثل یک تکه یخ هر ساعت در حال کوچک شدن است چاره ای ندارند جز اینکه نقدینگی شان را به مسکن تبدیل کنند. این احساس بی پناهی و بدون پشتوانگی مردمی که اندک پولی ذخیره کرده اند و بازار که به هم می ریزد به هم می ریزند و به هر دری می زنند و تصمیم اشتباه می گیرند... واقعا آزارم می دهد.
اگر ازشرایط املاک منطقه 22 بخواهید باید بگویم طی 3 ماه اخیر فروشنده ها کاملا در لاک دفاعی فرو رفته بودند و گویی حریف ضدحمله بلد نیست با خیال راحت کنار دروازه خودشان استراحت و البته نیم نگاهی هم به آرایش تیم حریف داشته اند و طی روزهای اخیر و اتفاقات کاهش ظاهری قیمت دلار گویا متوجه شده اند که اسیر ضدحمله ی حریف شده اند و خریداران نیز که تا هفته پیش از کف بازار نمی شد جمعشان کرد حالا در حالا استراحت هستند و البته همین خالی کردن بازارشان ضدحمله ایست که تیم فروشنده ها را غافلگیر کرده است. حالا ما را اگر به عنوان داور وسط قبول داشته باشید همچنان در حال سوت زدن و خطا گرفتن های خودمان هستیم و دل به برد تیم اکثریت بسته ایم البته.
با کوچک شدن و بی ارزش شدن واحد رایج پولی مان دیگر با مبالغی که قبلا مشتری می توانست یک واحد آماده ی نقلی و وامدار بخرد نمی تواند حتی فکرش را هم بکند بنابراین چند گزینه پیش رو بیشتر ندارد یا کلا بیخیال خانه خریدن شود و با همان اندک وجه رایج سفری برود و بیاید و تمام. یا اینکه وارد کارناوال خرید و فروش ارز شود و همان سفری هم که می توانست برود را نمی تواند برود و تمام. یا اینکه با همان میزان نقدینگی از امتیازها و پیشفروش های مطمین منطقه البته با نظر مشاور مطمین سرمایه گذاری انجام داده و از این سرعت ریزش ارزش نقدینگی اش عقب نماند و دیگر ... تمام!