تأثیر زلزله تهران بر قیمت ملک و املاک
تأثیر زلزله بر قیمت املاک تهران
شاید بهتر بود عنوان مقاله به این صورت می بود؛ تاثیر زلزله بر طرز فکر و روش مدیریت کلان بازار املاک!... اما نمی توان نوشت. خیلی حرفها را نمی توان گفت و نوشت. تنها باید پیشامد کنند و تکانی به ما بدهند تا بشنویم و باورشان کنیم. باور کنیم حرفهایی هست که حرف حق است و روی سنگ اگر بگذاری، خرد می شود سنگ از سنگینی حقیقت نهفته در آن. به هرحال در تاریخ 29 آذر 96، زمین تکانی خورد و زنگ خطر تهران را روشن کرد. 5.2 در مقیاس ریشتر شاید خرابی و تلفاتی در بر نداشت اما لرزه بر اندام کسانی انداخت که در خانه های قدیمی ساخت و یا آپارتمان های ضعیف و با کیفیت ساخت پایین زندگی می کنند. همانطور که می دانیم مرکز زلزله در اطراف غرب تهران بود و بالطبع مناطق غرب تهران بیشتر درگیر مسائل حاشیه ای و نگرانی های بعد از آن می شوند. منطقه 22 نیز غربی ترین منطقه در غرب تهران است که همجوار استان البرز است و اتفاقا بیشتر حجم بلندمرتبه سازی و برج سازی در همین منطقه 22 اتفاق افتاده است. برج های 20 تا 40 طبقه که سازمان ها و ارگان های مختلف دولتی برای کارمندان شان ساخته و یا در حال ساخت هستند. برج هایی که ساخته شده و واحدها تحویل صاحبان شان شده اند، بیشتر موضوع این مقاله هستند چرا که این برج ها میزبان ساکنین شان شده اند و هم اکنون خانواده های بسیاری در آنها زندگی می کنند- به طور میانگین تعداد واحدهای مسکونی در هر برج از 120 تا 400 واحد می باشد- که با اتفاقی که 29 آذر افتاد امتحان خود را پس دادند. تمامی برج هایی که مجوز ساخت گرفته اند می بایست برای مقاومت در برابر زلزله تمهیدات لازم را اندیشیده و استانداردهای مربوطه را اخذ کرده باشند. چرا که ساخت یک برج با ساخت یک مجتمع 6 تا20 واحدی تفاوت دارد. در ساخت یک برج 30 طبقه، اخذ استانداردهای ایمنی را به هیچ وجه شوخی نمی گیرند چرا که جان 400 خانواده مطرح است و می بایست تمامی آنچه به عنوان ایمنی و استاندارد لازم است، رعایت و اجرا شده و چندین بار از زوایای مختلف تست گرفته شود بطوریکه مبادی ذیربط در امر نظارت و کنترل کیفیت از صفر تا صد آیتم مورد تست را تایید نمایند. بنابراین اگر یک آیتم ایمنی در یک برج به تایید کارشناسان مربوطه رسیده باشد، ساکنین آن برج می توانند با خیال راحت در واحد خود در طبقات بالا سکونت داشته باشند. در این میان 5.2 ریشتر به آن میزان قدرت نداشت که قیمت املاک را جابجا کند و نگارنده بر این عقیده است که این زلزله تاثیری بر قیمت ملک و حتی میزان خرید و فروش در بازار، که در یک ماهه اخیر رو به رشد بوده است، ندارد. البته این کل ماجرا نیست. مورد بالا در حدی که به مدیریت ساخت و کنترل کیفیت یک پروژه و یک برج مربوط می شود بسیار عالی است و تمامی موارد ایمنی به خوبی رعایت شده است. حتی به نظر من برج های منطقه 22 از آزمون 29 آذر سربلند بیرون آمدند و با این ارتفاع در مقابل 5.2 ریشتر حتی یک ترک کوچک نیز برنداشتند و با اقتدار سرجای خود ایستاده اند. اما کمی به عقب برگردیم. دقیقا زمانی که دریاچه داشت آبگیری می شد و تمامی برج هایی که هم اکنون هستند وجود نداشتند و هر تعاونی به دنبال خرید زمین در منطقه و نزدیک دریاچه و به دنبال آن اخذ مجوز ساخت بودند. فرض می کنیم هنوز مجوزی صادر نشده است و برجی نیز ساخته نشده است. از این طرف تصور بفرمایید پس از 29 آذر زلزله دیگری با قدرت مثلا 8.2 ریشتر در غرب تهران اتفاق افتاده است و با وجود این همه برج 30 و 40 طبقه ی تودرتو و همگی مشرف به هم چه اتفاق هولناک و بزرگی تمام تهران را در خاک و خون غوطه ور می کند. من واقعا درک نمی کنم مدیران و برنامه ریزهایی که در سطح کلان مدیریت شهری، به این همه برج مجوز ساخت داده اند، چنین روز و چنین واقعه ای را پیش بینی نکرده اند؟ آیا اصلا شهرسازی و دادن مجوز ساخت جهت برج های مرتفع اصول و قواعدی ندارد؟ تنها گرفتن پول جهت صدور مجوز کافی است؟ مگر در شهرهای بزرگ دنیا برج سازی انجام نمی شود؟ واقعا در آن شهرها هم هر شخص حقیقی یا حقوقی زمینی خریداری کند و قصد برج سازی داشته باشد، به مجرد اینکه پول آن را پرداخت کند، می تواند در هر ارتفاعی و با هر فاصله ای نسبت به برج های اطراف خود، برج خود را بسازد؟ بدون هیچ نظارت و محاسبه ای؟ من که فکر نمی کنم در آن شهرهایی که آن همه برج سربه فلک کشیده اند و اتفاقا بسیار هم زیبا هستند، هر کسی بتواند به همین راحتی بسازد و بفروشد و برود. فکر می کنم آنچه باید می گفتم و فکر می کردم که باید گفته شود را گفتم و اهلش گرفتند که چه می گویم. فقط باید دعا کنیم 29 آذر ، آخر قصه ی زلزله در تهران باشد، و البته تکانی داده باشد به آنهایی که فکر می کنند جایشان خیلی محکم است!